المهدي عليه السلام حقيقة.... لاخرافة (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
المهدي علیه‌السلام حقیقة.... لاخرافة

المهدى حقيقه لاخرافه اثر محمد بن احمد ابن اسماعيل، نقد و بررسى ديدگاه‌هاى فرق مختلف اسلامى درباره مهدى موعود(عج) است.

كتاب به زبان عربى و در سال 1400ق نوشته شده است.

ساختار

كتاب با دو مقدمه از مؤلف و تذكر چند نكته، آغاز شده و مطالب در سه باب و هر باب در چندين فصل، ارائه گرديده است.

مؤلف كه از علماى اهل سنت است، با استناد به منابع روايى عامه، به شبهاتى درباره مهدويت، صفات حضرت مهدى(عج) و علائم ظهور او پاسخ مى‌گويد.

وى با برشمردن نام صحابه و اصحاب حديث كه روايات مهدى را نقل نموده يا در اين باره كتاب نوشته‌اند، به ذكر برخى از اين احاديث پرداخته است.

وى معقتد است، در اين قضيه برخى كاملا منكر احاديث مهدويت شده و برخى حتى احاديث ضعيف را نيز قبول كرده‌اند؛ ولى در اين زمنيه، احاديث مسلم و قابل اسنادى وجود دارد كه مى‌شود بر آن اتفاق كرد.

مؤلف همچنين با ذكر اسامى برخى از مدعيان مهدويت، پندار آنان را رد كرده و در ادامه، حال جهان پس از ظهور را بررسى مى‌نمايد.

گزارش محتوا

نويسنده در مقدمه، بعد از اشاره به افراط و تفريط برخى در مسئله مهدويت، به انتقاد از گروهى پرداخته است كه با عنوان «التحرير الفكرى»، به قول خود، دست به اصلاحات دينى زده و از اين طريق، بسيارى از حقايق اسلامى كه نصوص صريح متواتر در رابطه با آن موجود است را، انكار مى‌كنند.

وى در ابتداى مباحث، به تذكر چند نكته پرداخته است؛ از جمله اين كه توحيد يكى از مسائل اعتقادى بوده كه هيچ‌گاه در ميان علماى گذشته، مورد تنازع نبوده و اختلافات مطرح شده، پيرامون فروع دين مى‌باشد. وى عدم ايمان و اعتقاد بر احاديثى كه اسنادش به رسول خدا(ص) مسلم بوده را، انكار توحيد دانسته و مهدويت را از جمله اين احاديث مى‌داند.

باب اول، در سه بخش، به بررسى احاديث مهدويت پرداخته است:

  1. بعضى از احاديثى كه در شأن حضرت مهدى(عج) وارد شده است؛ شامل بيست و دو حديث كه به دو بخش زير تقسيم شده‌اند:
    - احاديثى كه در آن‌ها به لقب مهدى(عج) تصريح شده است.
    - احاديثى كه به برخى صفات و احوال مهدى(عج) اشاره مى‌كنند.
    - رواياتى كه احتمال دارد در شأن مهدى(عج) باشند.
  2. اهتمام علماى اهل سنت به احاديث مهدى(عج) كه شامل معرفى اسامى اشخاص زير است:
    - سى و يك نفر از صحابى كه احاديث حضرت مهدى(عج) را روايت كرده‌اند؛ از جمله: على بن ابى‌طالب(ع)، عثمان، عبدالرحمن بن عوف و...
    - سى و هشت نفر از دانشمندانى كه آن احاديث را در كتاب‌هايشان نقل كرده‌اند؛ از قبيل: ابوداود در «سنن»، ترمذى در «جامعه»، ابن ماجه در «سنن» و...
    - شصت و سه نفر از علما كه آن احاديث را صحيح يا حسن دانسته‌اند؛ شامل: ابوجعفر عقيلى در «الضعفاء»، ابن‌حبان بستى صاحب «الصحيح» و...
    - سى و يك نفر از دانشمندان كه مستقلاً كتابى درباره حضرت مهدى(ع) نوشته‌اند؛ از جمله: ابوبكر بن ابى‌خيثمه، نعيم بن حماد بخارى، ابوداود سجستانى و...
  3. تصريح علما به اثبات حقيقه مهدى موعود(عج) كه شامل متن كامل نوشته‌هايى است كه علما در كتاب خويش آورده‌اند؛ از جمله: حسن بن البربهارى در «شرح السنه»، قاضى عياض در «الشفا» و...

دوم، در دو بخش، اختصاص دارد به طرح و پاسخ برخى شبهاتى كه در حوزه مهدويت وارد شده است:

  1. شبهات علمى ساختگى: كه نويسنده شبهات زير را مطرح و بدان‌ها پاسخ داده است:
    - سواى قرآن حجتى نيست و آيه‌اى در آن به مهدى(عج) اشاره نكرده است.
    - اين روايات، صلاحيت آن كه اعتقادات خود را بر پايه آن‌ها استوار كنيم، ندارند.
    - احاديث مهدويت در هيچ يك از صحيحه مسلم و بخارى نيامده كه دليل ضعف آن‌هاست.
    - مهدى همان عيسى بن مريم(ع) است.
    نويسنده معتقد است، احاديث مربوط به مهدى(عج) خبر واحد نبوده، بلكه از تواتر معنوى برخوردار است و بسيارى از علما؛ از جمله ابن القيم، الآبرى، السفارينى، ابوالمسعود ادريس، ابن حجر، القرطبى، السخاوى و السيوطى به اين امر اشاره دارند.
    وى بر اين باور است كه اگر هم قبول كنيم، اين روايات متواتر نبوده و خبر واحداند، مذهب جمهور علماى سلف و اكثر محدثين و فقهاى مذاهب چهارگانه، معتقدند كه اگر راوى خبر واحد عادل باشد، روايت او مفيد علم و يقين است.
  2. شبهات عقلى مردود: شامل پنج شبهه زير:
    - تصديق به خروج مهدى(عج) قضيه نظرى صرف بوده و عملى بر آن مترتب نخواهد بود.
    - چگونه ممكن است كه مهدى(عج) در مدت هفت سال زمين را مملو از عدل و داد خواهد كرد با اين كه رسول خدا(ص) طى سيزده سال رسالت خويش، موفق به اين كار نشد.
    - روايات مهدى(عج) صحيح است؛ ولى مراد خير، هدايت و صلاح است، نه شخص خاصى.
    - اعتقاد به خروج مهدى(عج)، خرافه‌اى شيعى است كه به اهل سنت نيز راه پيدا كرده است.
    - اعتقاد به مهدى(عج) عقيده‌اى است كه موجب مفسده، ضرر و فتنه در جامعه است؛ در حالى كه انكار آن موجب امان و سلامت خواهد شد.

نويسنده با استفاده از كلمات و مستندات مورد قبول اهل سنت، به هر يك از اين شبهات، پاسخ مناسب و درخور داده است.

سوم، در سه فصل زير، ارائه شده است:

الف) اختصاص دارد به ذكر مختصرى از مشخصات و اقدامات اشخاصى كه ادعاى مهدويت كرده و يا اين ادعا درباره آن‌ها شده است؛ از جمله: عيسى بن مريم(ع)، محمد بن حنفيه، مهدى عباسى، احمد البريلوى، عبيدالله بن ميمون قداح، محمد بن عبدالله كردى و...

ب) تذكر چند نكته؛ از جمله اين كه سوء فهم عده‌اى از عوام، مجوز انكار يا تأويل يك واقعيت نبوده و انتظار و اميد حصول شرايط ظهور، باعث اخلال به انجام تكاليف شرعيه نخواهد شد.

ج) بعد از انتقاد از كسانى كه به دنبال يافتن ارتباطى خاص بين احاديث وارده، پيرامون اوضاع و احوال آخرالزمان و اوضاع كنونى جهان بوده و از اين طريق مقاصد خويش را دنبال مى‌كنند، به دو پرسش زير پاسخ داده شده است:

- حال امت اسلامى قبل از ظهور مهدى(عج) چگونه خواهد بود؟

- آيا قبل از ظهور، خلافت اسلامى دوباره احيا خواهد شد يا نه؟

در پاسخ، به دو مسلك اشاره شده است كه اولى معتقد است قبل از ظهور، اسلام در غربت به سر خواهد برد و دومى بر اين باور است كه اسلام به عزت زمان نبوت بازخواهد گشت.

وضعيت كتاب

فهرست احاديث، آثار، اعلام، منابع و موضوعات در انتهاى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات و عبارات متن پرداخته است.

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى (عليه‌السلام) و مهدويت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع
  3. سايت خبرى مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى‌عصر(عج).

منبع

ویکی نور